سلام

ترم دو شروع شدو لقب ترمولکی را به همه ورودی های بهمن تبریک میگیم.

یک ترم بزرگ تر شدیم،شادوخوشحال اومدیم ببینیم چه خبره؟؟؟؟؟

دیدیم قیافه ها همون قیافه س .البته توقاین امید تغییر....

دیدیم خوش به حال خوافی ها شد که مثل پیام نور فقط چهارشنبه وپنج شنبه

سرکلاس میان ومااز بیکاری خدا خدامونه پنج شنبه بیاد بریم پنج شنبه بازار

یه ذره شلوغی وجنبش مردم روببینیم ودلمون باز شه.

اینا به کنار با یه شش ماهی اینجا بودن بدجوری شکل قاینی گرفتیم

به طوری که قاینها ازما آدرس میپرسن،نمی دونن مااینجا یک درجه غریب تر

از غریبیم.....

کاش حداقل درسامون یه تنوعی داشت،نه مثل آموزش مددجو دوساعت حرف بزنه

آخرش بفهمیم اصول وفنون پرستاریه...

میکروب مثل آونگ آدم رو هیپنوتیزم کنه...

بااین همه استاد ایمونولوژی حس دانشجویی رادر ما زنده کرد...

وانگل حس وسواس را...

وتغذیه همان مسابقه روخوانی...البته خداییش کی حوصله حفظ کردن داره

واین روزها اثبات اهمیت درس با راه ندادن شاگردبه مکتب...

واین ترم بحث داغ تصاحب کرسی نماینگی واختلاف نظر علما(شرمنده جایی دیگه

این موضوع دبیرستانی رو نگید)...

این روزها صدای کفش بعضیها،سوژه واسه وقت بیکاری ما شده که چراطرفش افسرده س؟؟؟

لطفا اگه خبریه مارو از بیخبری نجات بدین چون واقعا بیکاریم...

بازم بعضی ها هنوز در حرف زدن مشکل دارندواصلاسرکلاس هستن؟نیستن؟باباسوالی!

حداقل بدونیم خواب نیستن؟واسه آینده کاری چکار میکنین؟؟؟؟؟

افسوس خوردن کار بدیه ولی همه اتفاق نظر دارن که یاد ترمکی وشلوغی وشوخی ها بخیر.

البته کاش همه باور داشتن که هرروز میشه ازروز قبل شادتر بود...

درآخر به امید چه سوژه ها اومدیم ،اما چرا هنوز خبری نیست؟؟؟؟؟؟

خدایا...!

از تو معذرت میخواهم برای وقت هایی که جلوی من به یکی ظلم کردند و کمکش نرفتم.

خدایا...!

مرا ببخش به خاطر وقت هایی که باید برای یک بنده خدایی کاری میکردم و نکردم.

مرا ببخش به خاطر این که مسائل خصوصی یه بنده خدایی رو فهمیدم و سعی نکردم دیگران نفهمند.

خدایا...!

از این ها و همه ی کارهای شبیه این که کردم، از تو معذرت میخواهم.

عذر خواهی آدم پشیمان، که امیدوار است این پشیمانی، دیگر نگذارد شبیه این اتفاق ها برایش بیفتد.

خدایا...!

بگذار همین پشیمانی من از کوتاهی ها و همین تصمیم برای دوری از گناه ها توبه ی من باشد.

توبه ای که بخاطرش تو مرا دوست داشته باشی.

ای خدایی که توبه کار ها را دوست داری...!

(برداشتی از صحیفه ی سجادیه)

به نام خدا

این نوشته تلخ است.

آن روزها دستان کوچکم میان آن همه سیاهی به سیاهی چادرت گره می خورد و گم نمی شدم این روزها دیگر گم نمی شوی زود پیدایت می کنم.اما اینجا انگار ، همه چیزی گم کرده اند.

وقتی این نوشته را دیدم از خودم پرسیدم گم کرده ی ما چیست؟ نجابت ، معصومیت ، حرمت!

شاید گم کرده ی ما همین ها باشند ، روزگاریست چادر ما برای خیلی از مردم هیچ معنایی نداره نه نجابت از آن می فهمند نه معصومیت و نه حرمت.

قوه قضاییه و صدا سیما چه می کنند؟

چرا آن زن مجرم در دادگاه محجبه حاضر شد؟ نباید چادر لباس فرم زندانیان برای حضور در دادگاه باشد؟ نباید چادر از ملزومات طراحی لباس در فیلم ها باشد؟ چرا زنان فرودست و طبقه پایین در سریال ها چادری هستند؟

درد من از زخم زبان های بعضی دوستان نیز هست که به نوعی می خواهند خود را توجیه کنند و مدام این جمله را تکرار می کنند که هر چی ....زیر چادره( من از تمام خانم های چادری به خاطر این جمله معذرت می خواهم ) میخواهم به شما دوست عزیز بگویم  که درست است که بعضی از خانم ها چادر را دست مایه ی برای کارهای کثیف خود کرده اند و از آن سو استفاده می کنند که برای این افراد متاسفم.ولی خود چادر که بد نیست اصل چادر که خراب نیست می توان چادر داشت و از آن به نحو احسن استفاده کرد .نمیخواهم بگویم که همه باید چادر داشته باشند نه!! چون میبینم خیلی از دوستان مانتویی ما در عین اینکه نجابت خود را حفظ کرده اند اما در خیلی از عرصه ها نیز موفقند و یک ملت به آن ها می بالد.گاهی پیش می آید بعضی دوستان گله می کنند از این که آقا پسرهایی به دنبالشان راه افتادند و از این وضع ناراحتند.روی سخن من با شما آقایان نحترم نیز هست.نجابت فقط مختص جنس زن نیست کاش می شد شما نیز حرمت دختر رهگذر ر خیابان را نگه می داشتید تا حرمت خواهر شما ، مادر شما ، و حرمت همسر شما را نگه دارند چرا که جواب های هوی است.و شما دوستان عزیز که گله می کنید و بی فرهنگی را دلیل این رفتار آقایان می دانید خواستم به شما بگویم که هوس جا و مکان نمی شناسد بزرگی و کوچکی شهر نیز تاثیری در میزان آن ندارد.کاش می شد شما نیز رعایت می کردید تا پسران شهر را به دنبال خود نکشانید.نمیدانید چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه راه می روید و صد قافله دل کثیف به دنبال شما نیست.

خدایا لذتم مدام باد!

به قلم نرجس قربانی

این فقط یک متن است.

خاطره یک دانشجوی پرستاری

امروز اتفاقی روی صندلی کنار در کلاس نشستم وبی اختیار به یاد روز های انتظار برای گذر تو افتادم.

وقتی برای اولین بار تورا دیدم مردمکم از تعجب میدریاز ماند .با تنفس شاین استوک ،پاراستیزی عضلات و تاکی کاردی قلبم فهمیدم که دوپامین در مغزم ترشح یافته ، فهمیدم در که در حد جنون دوستت دارم و عشقت تا مغز استخوانم متاستاز پیدا کرده. شاید من هنر نکرده باشم چون از افزایش تدریجی تراکم افراد در اطرافت فهمیدم که خواستنی ترین فرد حتی در غلظت کم  هستی. تو همستاز زندگیم رو به هم زدی . هروقت که به سمت تو می آمدم ،هیپنوتیزم می شدم ،حس می کردم عروق قلبم وازودیلاتاسیون پیدا می کردند ، همه خونم در قلبم جمع می شد .از طرفی کانال های سدیمی – پتاسیمی ام به درستی کار نمی کرد .از پیام عصبی ناقص ،زبانم دچار فلجی می شدو مانند کسی که بوتولیسم گرفته باشد .نمی توانستم حرف دلم را به تو بگویم . باز تو از این علائم نتوانستی یا شاید نخواستی معنی ضربان قلب من را بدانی .از این بی خیال تو به شدت دلیریوم می گرفتم. از وقتی که تورا  پیوند خورده به کس دیگردیدم ،به صورت فوق حاد از دلم پس زده شدی.قلب شیشه ایم تا حد مولکولی کاتالیز یافت.متوجه شده بودم تو دنبال هایپر مانی بودی ومن بیچاره که هیلکو باکتری ها به خاطر ضعف وغذای بد در معده ام عروسی به راه انداخته بودند .

از آن واقعه به بعد هربار که به تو می رسیدم هیپوتالاموسم به همراه جسم لیمبیک به شدت تحریک می شد و من عصبی می شدم وتو در نهانگاه ذهنت مرا مبتلا به هایپرتیروئیدیسم می پنداشتی وباز نخواستی مرا بفهمی .

این خاطرات مانند توکسینی است که آهسته آهسته به میو کارد قلبم اثر می کند وآن را پس از آریتمی به خاموشی می رساند.

لطفا: 

۱.فقط به سوال مطرح شده پاسخ دهید

۲.توهین به شخص خاصی نکنید

۳. صادق باشید

۴. به ترتیب شماره پاسخ دهید و اولین فردی که به نظرتون میرسه و بگین.....

1. صادق ترین..؟؟
2. مودب ترین..؟؟
3. مرموز ترین..؟؟
4. خوش اخلاق ترین..؟؟
5. جدی ترین..؟؟
6. شوخ ترین..؟؟
7. معتمد ترین..؟؟
8. متواضع ترین..؟؟
9. خوش برخورد ترین..؟؟
10. باحال ترین..؟؟
11. کی بیشتر از همه ضد حال میزنه..؟؟
12. خودمونی ترین..؟؟
13. با معرفت ترین..؟؟
14. با جنبه ترین..؟؟
15. خشن ترین..؟؟
16. کی ازاول دوره تا حالا بیشتر تغییر کرده..؟؟
17. خوش قول ترین..؟؟
18. پر حرف ترین..؟؟
19. شیطون ترین..؟؟
    
20. ساکت ترین..؟؟

این انیمیشین خیلی جالبه و به صورت آنلاین پخش میشه.دلم نیومد خودم ببینم ولی شما نبینین.لطفا به لینک زیر برین.

انیمیشین

Love من کجا هستی تا باز هم شرح حالم را بگیری و بنگری که Present illness ام همچون Past history  ام دردناک و جانگداز است.

ای کاش بودی تا EKG قلب مرا میگرفتی و می فهمیدی از کدام Pain بزرگ رنج میبرم!!!!

ای کاش بودی تا میدیدی عضلات پاپیلاری دریچه ی میترال و تریکوسپید قلبم آنقدر از برایت منقبض شدند که سرانجام دچار Failour  گشت!!!بنگر که چگونه قلبم را با انفوزین دکستروز ۵۰ ٪ زنده نگه داشته ام!!ای کاش زودتر بیایی و این آنژیوکت فراق را از شریان کرونر قلبم Dis  کنی!!!

(...) جان از آن روزی که عدسی چشمانم به سمت عنبیه ی چشمان تو تحدب یافت تا به امروز که این نامه را برایت Order می کنم،لحظه ای خواب به چشمانم راه نیافته است.... بیا و بنگر که حتی لحظه ای غدد لاکریمال پلک فوقانی ام از فعالیت باز نایستاده اند و در فراقت چشمانم دچار  Lacrimation شده اند!!!

هر گاه به یاد روز های زیبایی که با هم بودیم می افتم،قلبم دچار تاکی کاردی و نفسهایم دچار تاکی پنه میشود..... Love من به یاد آر شب هایی را که برای قلب خسته ام آنکال بودی و با Order تلفنی ات CPR اش می نمودی!!! بیا و بار دیگر مرا بروفن و ناپروکسن باش!!!بیا که در فراقت محتاج سیتالوپرام و SSRI ها شده ام!!!!!

از همان روز اول که رگ چشمانم به رگ چشمانت آناستوموز یافت،از آن روز به بعد بود که خودم را در بیمارستان تخصصی قلب یافتم که در انتظار عمل پیوند قلب تو در بخش (عاشقان۱) بستری شده ام........

Love من ای کاش می دانستم که در کدام بخش این جهان پذیرش شده ای تا با آمبولانس به آنجا می شتافتم و برگه ی ترخیصت را امضا می نمودم!!!!اما افسوس که عضلات چهار سر رانم از بس به دنبالت منقبض منبسط شدند از رمق افتادند و یون کلسیم موجود در شبکه سارکوپلاسمیشان دگر آزاد نمی شود!!!

 (...) جان نمی دانم که آیا تو هنوز به یاد من هستی یا خیر!؟! اما این را بدان که من همچنان آن عکس رادیولوژی یی را که با هم انداختیم زیر نور فلوروسنت نگاه میکنم و به یادت اشک می ریزم!!

هر لحظه که آهیانه مغزم (GA (General Appearance ی تو را به یادم می آورد غدد فوق کلیه ام به ترشح واداشته می شوند و وجودم سراسر آدرنالین میشود!!!!.

سخن کوتاه کنم و سرت را بیش از این دچار میگرن نکنم، (...) جان قسم به آنژیوکت و هر آنچه کاتتر می شود، قسم به نیدل تیزی که از وسط قلب عاشقم گذشته است، و قسم به استیجر و انترن و اکسترن و اینترنی که در آرزوی رزیدنتی ست.... که در تمام عمرم،.

Heart Rate قلب کوچکم تنها از برای تو ((سمع)) میشود و ریه های خسته ام از برای تو ((دق)) می شوند و گونه های سردم تنها با دستان گرم تو ((لمس)) می شوند!!!.

پس بیا و هر چه سریعتر V/S ام را بگیر که عن قریب است در فراق عشق تو DC شوم......

بوی عیدی بوی گل بوی گلاب

سلام...سلام...سلام.سلامی به گرمی وجود پر انرژی همتون و روزهایی گرمی که در پیش داریم.اول از همه باید بگم دمتون گرم که به تهدید هایی که میشدین بی تفاوت بودین و باز هم کار خودتون رو کردین.به هر حال پیشاپیش عید و تعطیلات دلچسب عید رو به همتون تبریک میگم و آرزوی بهترین ها رو براتون دارم.راستی اگر اذیتتون کردم منو حلال کنید به جون خودم شوخی کردم ها

راستی تا یادم نرفته بگم که قسمت جزوات اساتید رو هم راه اندازی کردم.به دردتون می خوره

عید آمد و عید آمد       باز موسم عید آمد

عید بر همتون خوش نوروزتون پیروز هر روزتون نوروز خدانگهدار

این مقاله بسیار مهم درباره تاثیر یک سم است که هر روزه شما مصرف میکنید.حتما بخوانید.و به دیگران هم اطلاع بدهید.

دانلود

سال هاست کبوتر دلم به عشق آمدنت پر میزند به بام های جمعه.در هر نمازم نام تو را میخوانم ای بهترین و ای زیباترین.چشم های خیسم گریستند و نیامدی آرزوهای دلم همه پرپر شدند و نیامدی مادر همیشه دعا می خواند و نیامدی ظلم ها بیداد کردند و نیامدی.آقا جان قلبم گرفته است و یادت که میکنم چشمانم صحرای خون می شوند آخر تا به کی انتظار؟؟عمری است که خسته و درمانده با این کور سوی امید به آمدنت مانده ام .تو بگو.چه زمان و از کجا می آیی تا راهت را با اشکهای گرمم که از قلب ملتهبم سرازیر می شنود از غبار بزدایم و جان حقیرم را فدایت کنم. این مردم تولدت را جشن می گیرند و شریت و شیرینی می دهند اما روز فردایش می شوند همان آدم ها و تو باز می شوی تنها.تو می مانی و غم یک امت فراموشکار،تو می مانی و زخم هایی که از گناهانشان بر پیکر و جان مقدست وارد می شود.قربانت برم آقا جان چه قدر تحمل داری.چه قدر تحمل داری که باز میگویی درست می شوند و نفرین نمی کنی ولی کجاست آدم درستکار؟؟؟قلبم در جانم تنگ امده است و دیگر طاقت دوریت را ندارد اما امان از دل تو که طاقت دیدن این آدم ها داری.میدانم به دیدارم نمی آیی اما تا لحظه مرگم ترا می جویم و راضی ام به همین یگانه داشتن وجودت چون می دانم لیاقت دیدار چهره نازنینت را ندارم.تنها امید من روزی است که در همه جا جار بزنند مهدی آمد آن روز اگر مرده باشم ندایی از عالم دیگر برمی آورم و یا اگر هم زنده باشم آن طور که تمام وجودم از هم پاره شوند فریاد خواهم زد:

اللهم عجل لولیک الفرج

مسافر انتظار

نام مهمان:خانم میری

مدت:از 11/2/1391 تا 14/2/1391

هر چی سوال علمی داشتین بپرسین همه اش رو خانم میری جواب میدن!!!

نام مهمان:آقای میثم سروری

مدت صندلی جیز:از 1390/2/8 تا 1390/2/11

درباره مهمان بعدی صندلی جیز نطر بدهید.دوست دارید مهمان بعدی چه کسی باشد؟

قوانین جدید:

1-به کسانی که با اسم مستعار سوال بپرسن جواب داده نمیشه لطفا اسم خودتون رو بدون ترس و خجالت ذکر کنین.خیالتون راحت هیچ انتفاقی نمیفته

2-سوال ها رو واضح بپرسین و از حد عرف لطفا خارج نشین

3-مدت هر صندلی جیز 3 روز میباشد پس تمام سوالتتون در همین مدت بپرسین

با تشکر

مسافر انتظار

سلام خدمت همه بچه های درسخون پرستاری 90.خب به به میبینم که همتون به شدت دارین میخونین و بعضی ها هم که تا صبح بیدارن و درس میخونن.خب خداروشکر دانشجو باید هم درس خون باشه.به هر حال با خودم گفتم که بین این همه درس خوندن پس تفریح چی میشه؟بنابراین طبق مشورت با یکی از دوستان به این نتیجه رسیدیم که بازی دانشجویی شماره 3 رو طراحی کنیم.اسم این بازی صندلی جیز هست و نحوه بازی هم اینطوریه که یک نفر انتخاب میشه و در طول یک مدت مثلا یک هفته همه میان تو وبلاگ و در بخش نظرات هر سوالی از اون نفر داشتن میپرسن و اون شخص هم باید به تموم سوالات واضح و روشن جواب بده.البته بگم شما هم بی انصافی نکنین و سوالات خارج از عرف نپرسین.برای راه افتادن بازی هم خودم پیش قدم میشم و مهمان اولین صندلی جیز میشم.امیدوارم به همتون تو این بازی خوش بگذره.

سلام خدمت همه بروبچ پرستاری.دیدین یک ماه چه زود تموم شد.من که اصلا خوشم نیومد آخه مثل برق و باد گذشت به هر حال بازم درس ها شروع شد.پس به افتخار شروع مجدد دانشکده شعر زیر رو تقدیم میکنم فقط یادتون نره تا آخر با ریتم برین دست هم فراموش نشه:

نام آلبوم:شهر خرخون ها         خواننده:بییییب        دخل و تصرف:مسافر انتظار

ای بهار آسمون دارم میرم به خوابگامون داد میزنم ای آه ای آه ای آه

دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه

عزیزم بهار میاد گل به سبزه زار میاد

دراومد جوونه ها دلم پر از بهونه ها

بعد از اون خرخونی ها استاد به من گفت که بیا استاد به من گفت که بیا

ای بهار آسمون دارم میرم به خوابگامون داد میزنم ای آه ای آه ای آه

دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه

به هوای یار میرم وای که چه بی قرار میرم

به خدا خرخونم و به عشق اون دیار میرم

واسه ی بوی خوابگامون تنگه دلم تنگه دلم

واسه ی استادامون تنگه دلم تنگه دلم

ای بهار آسمون دارم میرم به خوابگامون داد میزنم ای آه ای آه ای آه

دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه

میدونم از پنجره چه قدر قشنگه منظره

دوباره زنده میشه آناتومی،فیزیولوژی،بیوشیمی،اصول و فنون و خاطره

من یار مست بهار دست تو دست تو کوچه ها

یاد اون روزا بخیر که یادشون هم بدتره

ای بهار آسمون دارم میرم به خوابگامون داد میزنم ای آه ای آه ای آه

دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه دارم میرم به خوابگاه

بیا دست دست دست دست

سلام به همه دوستان عزیزم.ببخشید که این چند روز نبودم.امروز میخواستم یک مطلب مهم رو بهتون یادآوری کنم. همون طور که خودتونم هم میدونید یکی از راه های موفقیت در دروس علوم پزشکی یاد داشتن درس زبان انگلیسی هست.به عقیده من هر کس بتونه زبان خودش رو خیلی تقویت کنه یعنی در حد دانستن کامل قواعد و توانایی صحبت کردن و گوش دادن به انگلیسی باشه میتونه به راحتی از پس دوره های لیسانس،فوق لیسانس و حتی دکترا به راحتی بر بیاد.به همین خاطر از این به بعد علاوه بر گذاشتن مقالات در وبلاگ مطالب مربوط به آموزش زبان رو هم براتون میذارم.امیدوارم که حتما بتونید استفاده کنید.البته توصیه اکید خودم به شما اینه که حتما در اسرع وقت به یک آموزشگاه خوب زبان برید و شروع به تقویت خودتون بکنید.راستی اوناهایی که میگن کار دارم وقت ندارم به درسام نمیرسم هم باید بگم که با برنامه ریزی این مشکل کاملا حل میشه پس تنبلی رو کنار بزارین.یک ضرب المثل جالب ژاپنی میگه:اگر یک نفر در دنیا یک کاری رو تونست انجام بده حتما تو هم میتونی اون کار رو انجام بدی و اگر کسی نتونست کاری رو انجام بده تو باید حتما اون کار رو انجام بدی.موفق باشید.

این مقاله درباره نگرانی از خطاهای آشکار شده پرستار است.امیدوارم از خوندن این مقاله لذت ببرید.

دانلود

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

اگه واقعیت داره بگین تا بدونیم.به ادامه مطلب مراجعه کنین

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید